بصيرت در زندگي چراغ راهنمایی
سیاسی نوشت
تاریخ انتشار : شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۵
وبلاگ
فراترازرویا نوشت :در بررسي بيانات و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي، معمولا آن بخش که ارزش رسانهاي بيشتري دارد و معطوف به تحولات و رخدادهاي سياسي روز است بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد. همين رويکرد موجب آن شده که ناخودآگاه مباحث مبنايي که حکايت از مفاهيم بنيادين گفتمان معظمله دارند، کمتر مورد مداقه و توجه قرار گيرد. و طبيعي است که تا ريشهها فهم نشود و پايهها مبتني بر الگوي صحيح استوار نگردد، شاخهها و ميوههاي انديشه نيز هم طراز با زاويه ديد صاحب رشد نخواهد کرد.
اگر عبارات فوق مورد توافق باشد، بايد سخنان رهبري را از زاويه ديد ديگري نگريست و بنيانها و مبناي تفکري را فداي صورتبنديهاي ظاهري نکرد. از همين منظر ميتوان به رهنمودهاي حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج مستضعفين به مناسبت هفتهي بسيج توجه نمود. در اين کلام، معظمله از دو مولفه بنيادين در تفکر بسيجي ياد کردند که تعريف بسيجي و انسان طراز انقلاب اسلامي مبتني بر آن شکل ميگيرد. اين دو شاخصه عبارتند از: مسئوليت الهي قائل شدن براي انسان و داشتن بصيرت.
در اين نگاه انسان موجود صاحب اختياري است که در مسير زندگي خود با دغدغهمندي و پذيرش مسئوليتها و قرار گرفتن در آزمونها و امتحان آبديده ميشود و اوج ميگيرد. اين مسئوليت نه فقط در برابر خود و در برابر خانوادهي خود و نزديکان خود، بلکه مسئوليت در قبال حوادث زندگي؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غير مسلمان را نيز شامل ميشود. اين دغدغهمندي نه فقط نسبت به انسانهاي همعقيده و مسلِم و مؤمن، بلکه حتّي نسبت به غيرمسلمين و غيرمؤمنين هم احساس نيز تعلق ميگيرد و انسان مسئول را به تصميمگيري و اقدام واميدارد.
نقطهي مقابل اين تفکر نيز به تعبير رهبري «حالت احساس بيمسئوليتي، "ولش کن"، "برو خوش باش"، "به خودت بپرداز" و دَمغنيمتي است، که آدمي را به سستي و تنبلي و بيتفاوتي ميکشاند.
انسان مسئول، انساني است که از رنجها و محروميتها و بيعدالتيها و نابرابريها رنج ميبرد و همين احساس و دغدغه اوست که وي را به وادي امر به معروف و نهي از منکر و در مرحله بالاتر به جهاد في سبيل الله با ظالمين و زيادهخواهان عالم ميکشاند. به واقع بسياري از مفاهيم متعالي اسلام در تداوم و تعين اين صفت الهي در وجود مومن است که معنا يافته و ظهور و بروز اجتماعي و سياسي مييابد.
در نگاه آيت الله خامنهاي اين صفت و ويژگي متعالي دغدغهمندي و احساس مسئوليت وقتي ميتواند در کمال خود تجلي يابد که مزين به صفت ديگري گردد که از آن تحت عنوان بصيرت و روشن بيني ياد ميکنند. در اين نگاه بصيرت يعني شناخت زمان، شناخت نياز، شناخت اولويت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسيلهاي که در مقابل دشمن بايد به کار برد و ...
بصيرت چراغ راهنمايي است که در مسير مسئوليتپذيري هم نوع مسئوليت و هم کيفيت آن و چگونگي تحقق آن را مشخص ميکند و رسيدن به هدف را در مسير تکليفگرايي تضمين ميکند.
بدون بصيرت، دغدغهمندي و مسئوليتپذيري، همچون انداختن تيري در تاريکي و يا حرکت در مسيري تاريک است که حاصلي جز سردرگمي و سرخوردگي و اتلاف وقت و گاه حتي انحراف به همراه نخواهد داشت. خطر بيبصيرتي روحهاي مسئول را حتي ممکن است تا آنجا به پيش برد که ناخواسته در پازل دشمن بازي کنند و به اشتباه جبهه خودي را نشانه روند.
با اين توضيحات آشکار ميگردد که انسان طراز انقلاب اسلامي، آن جوان مومني است که موتور محرک خود را روحيه دغدغهمندي و مسئوليتپذيري الهي قرار داده است که از فطرت پاک او برخاسته و وي را به ميدان مبارزه کشانده است و در عرصه مجاهدت آنچنان مجهز به چراغ عقل و تدبير و درايت و بصيرت است که راه را از بيراه تشخيص داده و در شناخت اردوگاه خودي و غيرخودي و جبهه حق و باطل دچار ترديد نميشود.
امروز نظام اسلامي نيازمند تربيت چنين فرزنداني است و نهادها و دستگاههاي فرهنگ ساز کشور وظيفه خطير فرهنگ سازي در اين زمينه دارند. به واقع بايد خروجي مجموعههايي چون آموزش و پروش، دانشگاه و موسسات عالي، حوزههاي علميه، مراکز آموزشي، فرهنگسراها، مساجد و هيئات مذهبي، و ديگر مجموعه هاي فرهنگي و هنري تربيت "جوان مسئول و بصيرت" باشد تا بدين شکل سلامت آينده کشور تضمين گردد.