وبلاگ "
نسیم توسعه" نوشت:
اکنون نیز در مذاکرات دو جانبه وزیران امور خارجه ایران و امریکا و بلکه گفتگوی تلفنی دو رئیس جمهور نیز بسیاری محاسن و مزیتهای بزرگ و راهبردی برای ایران، نهفته میباشد که به مرور زمان، آشکار خواهند شد.
=================================================================
نزدیک به دو ماه از آغاز به کار دولت یازدهم به ریاست جمهوری دکتر روحانی می گذرد، اما مباحث پیرامون این دولت و حتی پیامهای منعکس شده از انتخابات ۲۴ خرداد ماه ، همچنان ادامه دارد.
حضور دکتر روحانی در شصت و هشتمین اجلاس عمومی سازمان ملل متحد و حاشیههای حضور پر رنگ ایران در این سازمان بین المللی، موجب شده است تا ایران و سیاست خارجی ما در برابر امریکا و غرب در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفته و همه نگاهها به سوی ایران و شخص دکتر روحانی و سخنان و دیدارهای ایشان در نیویورک، معطوف گردد.
تأکید دکتر روحانی بر سیاست تکریم و لزوم احترام به ایران و ایرانیان در صحنه روابط بینالملل که به عنوان اصل سیاست خارجی دولت یازدهم از سوی رئیس جمهور محترم مطرح شده است را میتوان در سخنرانی ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل به خوبی مشاهده نمود.
دکتر روحانی در سخنان خود در مجمع عمومی و نیز در دیگر سخنرانیها و مصاحبههای خود، همان اصول راهبردی جمهوری اسلامی ایران طی سی و چهار سال اخیر را بازگو نموده و از آنها دفاع نمودند. اما این بازگویی و دفاع از آرمانهای نظام را در چارچوبی زیبا، دیپلماتیک، علمی و حقوقی مطرح نموده و از ابراز احساسات تند و افراطی بر علیه دیگر دولتها و اشخاص، دوری نمودند.
همین نحوه مناسب و کارآمد بیان آرمانها و خواستههای نظام و مردم ایران بود که موجب گردید تاکتیک جدید سیاست خارجی ایران در بازسازی روابط با غرب و امریکا در مسیری هموار و پرطرفدار قرار گیرد. علیرغم انتقاد برخی ایرانیان از سخنان رئیس جمهور محترم که سخنان ایشان را محافظه کارانه دانسته اند، باید اذعان داشت که دکتر روحانی با صلابت کامل و در چارچوب راهبردهای نظام جمهوری اسلامی به بیان دیدگاههای مردم کشورش در سطح بینالمللی پرداخته و توانستند با همین تاکتیک و برنامه مناسب، روزنههای امید در بهبود روابط ایران و جهان را باز نمایند.
یکی از پیامهای مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ماه که برای مردم ایران تبدیل به یک سوأل بزرگ شده بود را باید همان برقراری روابط ایران و امریکا و گفتگوهای دو جانبه مسئولین دو کشور دانست. مردم ایران میخواهند تا با برقراری روابط ایران و امریکا بر اساس اصل تکریم و احترام متقابل، ضمن نشان دادن حسن نیت خود و زدودن غبارهای ایران هراسی از چهره ایران بزرگ، از ماهیت واقعی سخنان امریکاییها که خود را دوستدار و دلسوز مردم ایران میدانند نیز آگاه شوند.
مردم ایران طی چند دهه اخیر که از عمر انقلاب ایران گذشته است، امریکا را دشمن خود دانسته و البته علل فراوان این دشمنیها نیز در رفتار امریکا، قابل مشاهده بوده است. اما طی چند سال اخیر و به ویژه طی دوره ریاست جمهوری باراک اوباما که سران امریکا و به خصوص آقای اوباما مکرراً از رابطه با ایران و دوستی با مردم ایران سخن گفتهاند، مردم ایران نیز خواهان برقراری رابطه برابر و دو سویه با امریکا هستند.
اما رابطه ایران با امریکا که در عصر کنونی به عنوان ابرقدرت و نماد غرب محسوب میگردد، موجب دلسردی و خشم برخی افراد و دولتها نیز شده است.
دولتهایی که طی چهار دهه اخیر از قطع رابطه ایران و امریکا، سودهای فراوانی برده و منافع بسیاری در سطح منطقه و جهان برای خود ایجاد نمودهاند. دولتهای ضعیفی که برای حفظ قدرت خود، با نزدیکی به امریکا و ایجاد تنشهای مختلف در منطقه، نفت بر آتش تنشهای ایران و امریکا ریخته و آن را شعلهورتر کردهاند!
این دولتها را میتوان در عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، جمهوری آذربایجان، ترکیه و حتی هند، پاکستان و روسیه به خوبی مشاهده نمود. همه این دولتها برای ادامه قطع روابط ایران و امریکا، تلاشها و هزینههای فراوانی نمودهاند، تلاشهایی که حتی از اقدامات اسرائیل نیز بدتر و شدیدتر بودهاند.
این دولتها که حتی خود را دوست ایران نیز معرفی میکنند، در عمل به دنبال ادامه روند دشمنی و قطع رابطه ایران با غرب و به ویژه امریکا هستند. منافع کشورهایی چون روسیه، ترکیه، قطر و عربستان در ادامه قطع رابطه ایران و گسترش ایران هراسی در غرب میباشد تا از این طریق بتوانند ضمن کسب حمایت و پشتیبانی سیاسی و نظامی امریکا و منزوی و محدود نمودن خیالی ایران، خود را به عنوان قدرت برتر منطقهای در نظام بین الملل مطرح سازند.
به هر حال گفتگوهای ایران و غرب و به ویژه با امریکا که در سطح وزیران امورخارجه و سران صورت گرفته را باید یکی از بهترین تاکتیکهای سیاست خارجی ایران طی دو دهه اخیر محسوب نمود، هر چند که این فرآیند را نباید امری سریع و آنی محسوب نمود ، زیرا برقراری روابط ایران و امریکا نیاز به وقت و فرصت کافی دارد.
همانگونه که قبلاً در مقاله خود با عنوان، چرا باید با امریکا مذاکره کنیم؟، محاسن برقراری مذاکرات دو جانبه ایران و امریکا را ذکر کرده بودم، اکنون نیز در مذاکرات دو جانبه و بلکه گفتگوی تلفنی دو رئیس جمهور ایران و امریکا نیز بسیاری محاسن و مزیتهای بزرگ و راهبردی برای ایران، نهفته میباشد. مهمترین محاسن این دیدارها و مذاکرات را باید شکستن تابوی مذاکرات و روابط دو جانبه در ایران و امریکا، حذف برخی دولتهای مغرض واسطه و مدعی میانجیگری میان ایران و امریکا، حفظ بهتر منافع ایران در منطقه و جهان به خصوص در مورد سوریه، عراق ، لبنان و در نهایت تسلط عقلانیت و حسننیت بر سیاستهای دو کشور، دانست.
به هر حال امیدواریم در راستای فرمایشات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که در یک فرآیند عملگرایانه و با اشراف کامل بر سیاست بینالملل به مذاکره مستقیم و سطح بالا با امریکا و تغییر تاکتیکهای سیاست خارجی ایران، کمک فراوانی نموده اند و با پشتکار و فعالیتهای رئیس جمهور محترم و وزیر امور خارجه، بتوانیم در ادامه فرآیند مذاکره و گفتگوی دو جانبه با امریکا، به برقراری رابطه با امریکا که البته به شدت از سوی امریکا نیز دنبال میشود ، دست یافته و ایران اسلامی را در منطقه و جهان، سرافرازتر از امروز ببینیم.
انتهای پیام