خانم آلمانی مهمان «ماه عسل»
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۳
وبلاگ "آتیه‌سازان اهواز" نوشت:
خیلی وقته ننشستم و با دقت تلویزیون نگاه نکردم امروز وقتی این خانمی که مسلمون شده بود رو تو برنامه ماه عسل دیدم و حرفای اولشو شنیدم میخکوب شدم وگوش دادم چی میگه اینقدر شیرین و قشنگ بود برنامه امشب که به دقت همه برنامه رو دیدم.
یه جایی گفت : من با خدا ، عشق و روح بیگانه بودم یعنی تعریفی نداشتم برای این سه کلمه همیشه حس پوچی داشتم و...
توجه کنید :
1- خدا =وقتی خداباشه واسه تک تک کارهامون باید دلیل داشته باشیم و واسه رضایت اون گام برداریم
2- عشق= وقتی عشق رو بفهمی و درک کنی امید به زندگی پیدا می کنی و همین عشق باعث پیشرفت انسان میشه
3- روح = وقتی انسان صدای روحشو بفهمه ، می فهمه که باید انسان باشه و درکارهاش شرف داشته باشه
خیلی دوست داشتم بفهمم الان کار این خانم چیه که گفت: واسه دانشگاهها سخنرانی میکنم (قابل توجه خانم هایی که میگن چادر مانع فعالیت و تحرک خانم ها میشه) دیدم چادر مانع فعالیت های اجتماعی خانم نشده کنجکاو شدم زنی که طعم زندگی غربی رو چشیده مخصوصاً با اون پوشش و تفکر چرا الان باید اینقدر پوشیده باشه چرا مانتو نمی پوشه؟ تا اینکه خودش گفت: توخیابون های المان حجاب رو رعایت نکردم اما لابه لای نمازم فهمیدم اگه بخوام بیرون با این پوشش تردد کنم دارم به خودم دروغ میگم .
ببینید این هم ردپای خدا تو زندگیش گفتم دخترش چرا اینقدر پوشیده ست و چرا یه پوشش دیگه انتخاب نکرده ؟تا اینکه خود دخترخانم گفت : همیشه دوست داشتم مثل مادرم باشم وقبل از سن بلوغ چادری شدم این هم طعم عشق تو زندگی و جالب ترین نکته حرفاش این بود که با اون سن کم تنها خواسته اش از امام رضا (ع) حفظ حجابش در آلمان بود واینکه حاضر بود به خاطر حجاب قِید مدرسه رو هم بزنه واین یعنی فطرت پاک یک انسان ، که حاضر بود برای حفظ پاکی خودش درس خوندن رو بی خیال شه .
همونطور که این خانواده و بخصوص مادر خانواده از اسلام حرف می زد محو برنامه شده بودم وتشنگی وگشنگی یادم رفت و نمی دونستم وقت چطور گذشت .
در مورد حرف های این خانم خیلی میشه نوشت اما به نظرم برای اینکه طعم طعم عسلی ماه عسل امشب رو حس کنید پیشنهاد می دم برنامه امشب رو دانلود کنید
آقای نقویان میگه اسلامی که اونجا تو اروپا دارند و حفظ میکنند خیلی از مسلمانی ما بهتره چون اونها بعد از چشیدن طعم زندگی غربی و غرق در دنیای آنان به مسلمانی روی می آورند و از ته دل و روی ایمان مسلمان میشن اما ما از بچگی تلویزیون رو ، روشن کنی حاج آقا قرائتی رو می بینی و شب و روز نماز پدر و مادر و... ودیگه تحقیق نمیکنیم که چرا اسلام؟
یکی گفت چطور میشه خدا یک بنده رو از هلاکت نجات بده وبعد ادامه داد سِیری در تاریخ که کنیم یکی مثل حر بن یزید ریاحی را می بینی که اول راه امام را می بندد و بعد که به حقانیت امام پی می برد از یاران امام می شود و الان این خانم رو از قلب کمونیست در میاره که مسلمون شه فقط کافیه ذات آدم پاک باشه
این شب ها ، شب های قدر هست قدر خودمون رو بدونیم یه کاری کنیم که ذات پاک و فطرت پاک خودمون رو پیدا کنیم خانم های عزیز هم لذت حجاب رو در سخنان این خانم درک کنند و حواسمون باشه که غرب می خواد ما خدا، عشق ، روح و محبت رو فراموش کنیم می خوان ما هم پوچ گرا و مادی گرا باشیم می خوان ما هم مثل خودشون انسان نباشیم و فقط عینِ روبات کارکنیم .
خانم های عزیز آقایون محترم باور کنید که (هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مىدهند. زندگى کردن با شخصى که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است. (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص86) «این تفاوتهاى مکمل که سبب جذب و کشش به طرف شخص دیگر مىشود، احساس مرموزى را به نام عشق به وجود مىآورد.» (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص54) واگه زن و مردهامون شبیه به هم میشن خدا و عشق و روح و احساس از زندگیمون می ره دیگه عرضی نیست
ماهتون عسل
انتهای پیام/
خیلی وقته ننشستم و با دقت تلویزیون نگاه نکردم امروز وقتی این خانمی که مسلمون شده بود رو تو برنامه ماه عسل دیدم و حرفای اولشو شنیدم میخکوب شدم وگوش دادم چی میگه اینقدر شیرین و قشنگ بود برنامه امشب که به دقت همه برنامه رو دیدم.
یه جایی گفت : من با خدا ، عشق و روح بیگانه بودم یعنی تعریفی نداشتم برای این سه کلمه همیشه حس پوچی داشتم و...
توجه کنید :
1- خدا =وقتی خداباشه واسه تک تک کارهامون باید دلیل داشته باشیم و واسه رضایت اون گام برداریم
2- عشق= وقتی عشق رو بفهمی و درک کنی امید به زندگی پیدا می کنی و همین عشق باعث پیشرفت انسان میشه
3- روح = وقتی انسان صدای روحشو بفهمه ، می فهمه که باید انسان باشه و درکارهاش شرف داشته باشه
خیلی دوست داشتم بفهمم الان کار این خانم چیه که گفت: واسه دانشگاهها سخنرانی میکنم (قابل توجه خانم هایی که میگن چادر مانع فعالیت و تحرک خانم ها میشه) دیدم چادر مانع فعالیت های اجتماعی خانم نشده کنجکاو شدم زنی که طعم زندگی غربی رو چشیده مخصوصاً با اون پوشش و تفکر چرا الان باید اینقدر پوشیده باشه چرا مانتو نمی پوشه؟ تا اینکه خودش گفت: توخیابون های المان حجاب رو رعایت نکردم اما لابه لای نمازم فهمیدم اگه بخوام بیرون با این پوشش تردد کنم دارم به خودم دروغ میگم .
ببینید این هم ردپای خدا تو زندگیش گفتم دخترش چرا اینقدر پوشیده ست و چرا یه پوشش دیگه انتخاب نکرده ؟تا اینکه خود دخترخانم گفت : همیشه دوست داشتم مثل مادرم باشم وقبل از سن بلوغ چادری شدم این هم طعم عشق تو زندگی و جالب ترین نکته حرفاش این بود که با اون سن کم تنها خواسته اش از امام رضا (ع) حفظ حجابش در آلمان بود واینکه حاضر بود به خاطر حجاب قِید مدرسه رو هم بزنه واین یعنی فطرت پاک یک انسان ، که حاضر بود برای حفظ پاکی خودش درس خوندن رو بی خیال شه .
همونطور که این خانواده و بخصوص مادر خانواده از اسلام حرف می زد محو برنامه شده بودم وتشنگی وگشنگی یادم رفت و نمی دونستم وقت چطور گذشت .
در مورد حرف های این خانم خیلی میشه نوشت اما به نظرم برای اینکه طعم طعم عسلی ماه عسل امشب رو حس کنید پیشنهاد می دم برنامه امشب رو دانلود کنید
آقای نقویان میگه اسلامی که اونجا تو اروپا دارند و حفظ میکنند خیلی از مسلمانی ما بهتره چون اونها بعد از چشیدن طعم زندگی غربی و غرق در دنیای آنان به مسلمانی روی می آورند و از ته دل و روی ایمان مسلمان میشن اما ما از بچگی تلویزیون رو ، روشن کنی حاج آقا قرائتی رو می بینی و شب و روز نماز پدر و مادر و... ودیگه تحقیق نمیکنیم که چرا اسلام؟
یکی گفت چطور میشه خدا یک بنده رو از هلاکت نجات بده وبعد ادامه داد سِیری در تاریخ که کنیم یکی مثل حر بن یزید ریاحی را می بینی که اول راه امام را می بندد و بعد که به حقانیت امام پی می برد از یاران امام می شود و الان این خانم رو از قلب کمونیست در میاره که مسلمون شه فقط کافیه ذات آدم پاک باشه
این شب ها ، شب های قدر هست قدر خودمون رو بدونیم یه کاری کنیم که ذات پاک و فطرت پاک خودمون رو پیدا کنیم خانم های عزیز هم لذت حجاب رو در سخنان این خانم درک کنند و حواسمون باشه که غرب می خواد ما خدا، عشق ، روح و محبت رو فراموش کنیم می خوان ما هم پوچ گرا و مادی گرا باشیم می خوان ما هم مثل خودشون انسان نباشیم و فقط عینِ روبات کارکنیم .
خانم های عزیز آقایون محترم باور کنید که (هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مىدهند. زندگى کردن با شخصى که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است. (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص86) «این تفاوتهاى مکمل که سبب جذب و کشش به طرف شخص دیگر مىشود، احساس مرموزى را به نام عشق به وجود مىآورد.» (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص54) واگه زن و مردهامون شبیه به هم میشن خدا و عشق و روح و احساس از زندگیمون می ره دیگه عرضی نیست
ماهتون عسل
انتهای پیام/
