مفهوم حقوق بشر، با همه كاستي‌هايي كه دارد سال‌هاي متمادي است كه با بهره‌گيري از اهرم رسانه‌ها، مورد استفاده ی ابزاري برخي كشورهاي جهان قرار گرفته و از اين طريق انواع فشارها بر كشورهاي مخالف آنان تحميل شده است. در اين ميان دولت آمريكا كه همواره داعيه ی دموكراسي و حقوق بشر داشته و به بهانه ی نقض حقوق بشر، اقداماتي عليه بسياري از كشورها انجام داده است، از استانداردهاي لازم در مورد حقوق بشر در كشور خود برخوردار نبوده و حتّی نقض حقوق بشر ، به شكل سازماندهي شده‌اي در داخل اين كشور وجود دارد. با وجود اين، به دليل انحصار و سلطه رسانه‌اي اين كشور در نظام بين‌الملل، اين موارد كمتر مورد توجه قرار گرفته است.بر اين اساس افشاي موارد نقض حقوق بشر توسط آمريكا، يك ضرورت اساسي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. نقض حقوق‌بشر توسط مأموران يا مقامات هر كشوري ممكن است اتفاق بيفتد، اما آنچه شاخص و بيانگر ميزان تعهد يك كشور در رعايت حقوق‌بشر است، عدم وجود قوانين و رويه‌هاي ناقض حقوق انسان‌ها و نيز نوع برخورد دستگاه قضايي و مقامات رده بالاي آن كشور با چنين اقداماتي است؛ در صورت وجود چنين قوانين يا اجراي رسمي چنين رويه‌هايي، مي‌توان نتيجه گرفت كه نقض حقوق‌بشر در اين كشور موردي اتفاقي نبوده، بلكه سياستي دائمي است كه مي‌توان آن را نقض سيستماتيك حقوق‌بشر ناميد. در حالي كه كشورهاي غربي، خود را به عنوان مدعيان حقوق‌بشر در سطح جهان معرفي مي‌كنند، شواهد متعددي وجود دارد كه نشان مي‌دهد چنين سياست‌هاي ضد‌حقوق‌بشري در برخي از همان كشورهاي غربي وجود دارد.

آنچه امروز در ايالت ميسوري آمريکا و در شهر فرگوسن مي گذرد، يکي از صدها واقعه‌اي‌است که هر سال در ايالات متحده رخ مي دهد و البته پس از مدتي در سايه سانسور رسانه ها و سکوت سياستمداران و تهديدات پليس فدرال رنگ مي بازد. آخرين حلقه از اين سريال تلخ، صدور احکام تبرئه قاتلان سفيد پوست و بهره مندي آنها از حمايت مطلق دستگاه قضائي آمريکاست.اين فجايع در کشوري رخ مي دهد که هر سال ضمن انتشار گزارشهايي به اصطلاح مدون ، ديگر کشورهاي دنيا را به نقض حقوق بشر متهم کرده و آنها را به صدور قطعنامه و وضع تحريمهاي يکجانبه تهديد مي کند. " حقوق بشر آمريکايي" تعريف دقيق و حدود و ثغور معيني ندارد! حقوق بشر آمريکايي تابع و متغيري وابسته به منافع آمريکاست. اين منافع مي تواند بلند مدت يا کوتاه مدت ،منطقه اي يا فرامنطقه اي ، اجتماعي يا اقتصادي و ....باشد. اصلي ترين دغدغه داعيه داران حقوق بشر در ساختار سياسي آمريکا تامين همين منافع است. در سايه چنين نگاه خطرناکي قطعي موقت آب آشاميدني عده اي از ساکنان شهر ديترويت آمريکا مصداق نقض حقوق بشر شمرده مي شود و در مقابل کشتار بي‌رحمانه و وحشيانه صدها هزار کودک و زن بي‌گناه در نوار غزه در قالب دفاع مشروع صهيونيستها تعبير مي شود!

درست در سايه همين نگاه وقيحانه،ديکتاتورهاي دو کشور عربستان سعودي و بحرين به کشتار انقلابيون و شکنجه مردم ادامه مي دهند و در عين حال از حمايت همه جانبه ايالات متحده در شوراي امنيت سازمان ملل متحد بهره مند مي شوند...در سايه همين نگاه توحش آميز مقامات آمريکايي،زنده زنده سوزانده شدن مسلمانان بي گناه در ميانمار ناديده انگاشته شده و از کنار اخبار مربوط به وضعيت اسفبار مسلمانان آفريقاي مرکزي به راحتي عبور مي شود.روح  توحش و نژادپرستانه همچنان در کالبد ايالات متحده حلول کرده و هر بار خود را در يک مورد خاص نشان مي دهد.با اين وجود اصلي ترين وجه مشترک همه اين موارد، تبرئه قاتلان سفيد پوست و ادامه جنايات عليه سياهپوستان در آمريکاست. نکته مهم و قابل تامل ديگر اينکه باراک اوباما نيز که لقب نخستين رئيس جمهور سياهپوست آمريکا را يدک مي کشد، از اختيارات ويژه خود در خصوص مبارزه با نژاد پرستي کمترين استفاده اي نکرده و صرفا نسبت به اين حوادث سريالي ابراز تاسف مي کند.

«مايکل براون» نوجوان 18 ساله سياهپوست آمريکايي شنبه هفته گذشته در حالي که غيرمسلح بود و دستانش را به نشانه تسليم بالاي سرش برده بود، توسط افسر پليس سفيدپوست آمريکا در شهر «فرگوسن» ايالت «ميسوري» آمريکا کشته شد. کشته شدن وي موجي از خشم مردم فرگوسن را برانگيخت و تظاهرات گسترده‌اي در اين شهر به راه افتاد که با مداخله پليس به خشونت کشيده شد و مأموران پليس فرگوسن به سمت معترضان گاز اشک‌آور و گلوله پلاستيکي پرتاب کردند. کشته شدن نوجوان سياهپوست آمريکايي توسط پليس ايالت ميسوري پرده برداري ديگري از " حقوق بشر آمريکايي" محسوب مي شود. حال تکليف افراد و گروهها و سازمانهايي که مزدور نهادهاي حکومتي مدعي حقوق بشر در آمريکا هستند به طور کامل مشخص است، افرادي که به صورت سازماندهي شده و با هدايت نهادهاي به اصطلاح حقوق بشري متصل به لابي هاي قدرت در آمريکا فرياد " پايبندي به حقوق بشر" را سر داده و از سوي ديگر، در مقابل صريح ترين جنايات آمريکا مهر سکوت بر لبان خود مي زنند.نکته تاسف‌بار ديگر اينکه ايالات متحده آمريکا هيچ گاه به سبب جنايات خود عليه بشريت توسط سازمانها و نهادهاي بين المللي مورد محاکمه قرار نگرفته و بالعکس هر بار در کسوت يکي از اعضاي دائم شوراي امنيت ديگر اعضاي سازمان ملل را نسبت به نقض حقوق بشر متهم مي کند. وضعيت اسفبارسياهپوستان،زنان و کودکان در ايالات متحده آمريکا نشان از فاجعه اي گسترده در اين کشور دارد. هيچ گاه ابعاد گسترده و واقعي اين فاجعه توسط منابع و رسانه هاي آمريکايي منعکس نشده است و در مواردي مانند آنچه امروز در ايالت ميسوري مي گذرد نيز منابع دولتي و رسانه اي ( که اکثرا به لابي هاي قدرت وابسته هستند) ناچار به انعکاس ناقص پديده ها و اخبارمي شوند. در اين ميان فعاليت اندک رسانه ها و خبرنگاران مستقل در آمريکا نيز توسط صاحبان قدرت محدود و آزادي آنها نيز سلب مي شود.

خون به ناحق ريخته شده نوجوان 18 ساله سياهپوست آمريکايي سندي دال بر واقعيات حقوق بشري در ايالات متحده است. هم اکنون قاتلان اين نوجوان در حاشيه امنيت قضائي به سر برده و در خيابانهاي ايالت ميسوري به سرکوب معترضين سياهپوستي که براي چندمين بار طي يک‌سال اخير در اعتراض به تبعيض نژادي به خيابانها آمده اند مي پردازند.به راستي در چنين شرايطي تکليف افرادي که " حقوق بشر آمريکايي" را مبناي نگاه و قضاوت خود نسبت به تحولات جاري در جهان مي دانسته و مي دانند چيست؟ آيا با وجود صدها سندي که اثبات کننده رويکرد واقعي آمريکا در عرصه حقوق بشر است،مي توان کماکان اندک هواداران حقوق بشر آمريکايي را افرادي بي اطلاع دانست؟تعريف حقوق بشر آمريکايي اخيرا بار ديگر در ايالت ميسوري تبيين شد! تبيين اين واقعيت علني ديگر جايي براي باور نسبت به دروغين بودن ادعاهاي حقوق بشري آمريکا باقي نخواهد گذاشت.