بی‌محلی با چک بی‌محل

14 ارديبهشت 1393 ساعت 7:47


وبگاه "مینو جهان وب" نوشت: جالب است . شخصی از متن جامعه ای اسلامی و متمدن که زبانزد خاص و عام است سر برمی آورد.
و چنان فضای باز و گسترده ای از لحاظ رابطه ی سیاسی و اقتصادی پیش روی خود می بیند که باخیال 
راحت با دست اندازی به بیت المال و سرمایه های یک ملت با استفاده از رانت و زد و بند سیاسی و نفوذ
در مراکز مختلف  ، در مدت کوتاهی اقدام به انباشت سرمایه های میلیاردی بصورت غیر قانونی می کند.
آب از آب تکان نمی خورد .   پس از چندی با تلاش عده ی معدودی افراد دلسوز  ، شناسایی و گزارشش به کمیسیون اصل90 جهت
تحقیق داده می شود . که طبق تحقیقات بعدی واقعیت بدهی میلیاردی اش به وزارت نفت بوی حقیقت
می یابد.
  چند صباحی بعد به اتهام اخلال در نظام پولی کشور و شاید اتهامات دیگری که توأمان مشمولش گردد
دستگیر شده و تحویل مقامات قضایی می شود.
  خلاصه اینکه پس از کلی فیس و افاده و ناز و کرشمه ، لطف کرده و بلأخره راضی می شود تا با قانون
همکاری و نسبت به رد دیون و بدهی های خود اقدام کند.
فردی که باتوجه به اتهام وارده  ، علاوه برجسارت های قبلی که کرده است ، هم اکنون نیز که در چنگ
قانون گرفتار است به جای عذر خواهی و استرداد حقوق ملت  ، همچنان بی باک و متهورانه بابی محلی  
به دولت و ملت دهن کجی کرده و با کشیدن چک های بلامحل سعی در به سخره گرفتن همگان دارد .
  کاری نداریم به اینکه طبق ماده ی7 قانون صدور چک ( اصلاحی 82/6/2 ) هرکس مرتکب بزه صدور چک
 بلامحل گردد  تکلیفش چیست ؟ عذرخواهی هم پیشکش مان  ، نخواستیم. بلکه حرفمان با مسئولان و 
 و مجریان محترم این است که چرا اجازه می دهند چنین افرادی اینگونه با شأن و منزلت دولت و ملتی
فهیم بازی کنند؟
  همه ی ما کلمه ی ( رأساُ ) را تاکنون بارها و بارها شنیده ایم. و پیه ی آن به تنمان مالیده شده است.
کلمه ای پر استفاده و پرکاربرد که بسیار تا بسیار مورد علاقه ی نهادهای قانونی و اجرایی و خدماتی ،
علی الخصوص بانکهاست.
کلمه ای نام آشنا برای کارمندان و معلمین محترمی که از روی انسان دوستی برای کمک به دیگر بندگان
خدا  ، ضامن پرونده ی وامی در بانک ها شده اند. و به خاطر معوقه ی ناچیزی که وام گیرنده  ، آنهم به خاطر مشکلات فراوان مالی نتوانسته به موقع پرداخت کند ، به زرت قاطع بدون هیچگونه اطلاع و آیین و تشریفاتی
حسابشان مسدود و مبلغ قسط از حسابشان کسر گردیده است . و وقتی که جهت اعتراض به بانک مراجعه
تا حسابشان باز شود با واژه ی جالب مورد نظر قصه ی ما یعنی ( رأساُ )  ، مواجه شده اند که مکررأ از زبان
مسئول اعتبارات و رئیس محترم بانک اعاده می گردد . یعنی چه آقای محترم ؟ بانک که ملزم به خبردادن
شما نیست ! بانک رأساُ در خصوص تحصیل طلب خود اقدام می کند ، رأساُ  آقا  رأساُ ! متوجه شدید آقا ؟
رأساُ ... و جملاتی از این دست....
  خلاصه سرتان را چه به درد آوریم ؟ باز هم مثل همیشه سوالات و ابهاماتی ذهن مان را مشوش و به خود
مشغول داشته است . گفتیم درد دلی با مسئولان خود کنیم شاید پاسخی برای آنها بیابیم . شاید هم
سوالات مان بی مورد و هیچ محلی از اعراب نداشته و ندارند. و همه چیز رو به راه است به حمدالله.
البته خدا کند که اینگونه باشد. در هر صورت ما ضرری نکرده و با پاسخ قانع کننده ای که می گیریم حداقل
 توانسته ایم سواد ترک خورده و خیس خورده ی خود را ترمیمی بخشیده و دیگر از این سوالات بی ربط
نپرسیم .  شاید...
  1- آیا حساب فعلی که می گویند این شخص  ، چک دست طلبکار خود داده است مال خود شخص وی
می باشد یا نه از طریق واسطه ، وکیل و یا شخص دیگری بوده است ؟
  2 - پرداخت و وصول چک های صادره ی این شخص برعهده ی کدام بانک ها و یا کدام مرجع است.
بانک های ایرانی یا بانک های خارجی ؟
  اگر بانک های داخلی باشد...
  3 - معمولأ وقتی متهمی با این موضوع آنهم باچنین وصفی میلیاردی دستگیرمی شود  ، اولین کار مسدود
کردن تمام حسابهای جاری و بلوکه شدن تمام سرمایه هایش می باشد. که اگر این امر در خصوص این
بنده ی خدا صورت پذیرفته است  ، دیگر گرفتن چک ازحساب هایی که یحتمل مسدود است چه توجیهی
دارد ؟ چرا که طبق ماده ی 10 قانون صدور چک  ، هر کس با علم به بسته بودن حساب بانکی خود مبادرت
به صدور چک نماید عمل وی درحکم صدور چک بی محل خواهد بود و به حداکثر مجازات مندرج درماده7
محکوم خواهد شد و مجازات تعیین شده غیر قابل تعلیق است . (1) ، که در این پرونده این موضوع را احیانأ
هم نهادهای طلبکار می دانسته اند و هم بدهکار.
  4- اگر مورد فوق به خاطر استیفای هر چه زود تر پول و سرمایه ملت از نامبرده  ، استثناء قرار گرفته است
و حساب هایش همچنان باز است و یا موقتأ جهت واریز و برداشت این وجه بازمی شود  ،جای این سوال
باقیست که آیا قانون برای موارد و افرادی خاص  ، استثناء هم دارد ؟
  5- طبق کدام قانون یک نفر در مراحل مختلف از یک یا چند حساب  ، چک بی محل صادرکرده و در دفعات بعد
هم همچنان مورد اعتماد طلبکار و قانونگذار قرار گرفته و از او چک پذیرفته می شود ؟ (طبق اذعان خود
مسئولان  ، چک دو میلیون یورویی اخیر وی چندمین چک صادره و برگشت خورده است ؟ ).
   آیا در این مورد آزموده را آزمودن خطا نیست ؟ آیا این اقدام مغایر با ماده 21 قانون صدور چک نیست؟
که تصریح می دارد :  بانک ها مکلف اند کلیه ی حساب های جاری اشخاصی را که بیش از یک بار چک
بی محل صادر کرده و تعقیب آنها منتهی به صدور کیفر خواست شده باشد بسته و تا سه سال به نام
آنها حساب جاری دیگری باز ننمایند. (2) که در این رابطه هم همانطور که اشاره شد اگر استثنائی وجود
 دارد که فبها  ، و گرنه جای سوال وجود دارد.
  و اما سوال اساسی و پایانی که شاه بیت این قصیده و در واقع جان کلام مان می باشد این است که:
  چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟ نهاد ها و مجاری قانونی ، از جمله بانک ها و سایر عوامل طلبکار که به خاطر قسط
معوقه ی 18000 تومانی وام ازدواج زوج جوانی که در فقر محض غوطه می خورند  ، رأساُ اقدام می کنند
ولی در مورد طلبی این چنینی از قدرت ماوراء الطبیعه ی رأساُ رأساُ خود استفاده نمی کنند و منتظر تعارف
بفرمایید حق تان را بگیرید می مانند ؟
                                                           ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی                
                                                     دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

                                                        " اللهم عجل لولیک الحجة بن الحسن "
  انتهای پیام


کد مطلب: 15828

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcdjj0f.yt0kx6a22y.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir